بخش اول: تجربه ورود من به دانشگاه

  من، هاجر، متولد بیست و هشت خرداد یکهزار و سیصد و شصت و چهار، هشتمین و کوچکترین فرزند یک خانواده بزرگ در شیراز هستم.  دوران ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان خودم را در زادگاهم گذراندم. تجربه تحصیل من در دوران دبیرستان بسیار متفاوت بود. با همه علاقه‌ام به رشته‌های علوم انسانی، بویژه هنر، این اجازه از سوی پدرم به من داده نشد که برای انتخاب رشته در دوران نوجوانی‌ام به هنرستان بروم. پدرم، همانند خیلی از پدرهای ایرانی، علاقه‌مند بود دختران و پسرانش مهندس و یا پزشک شوند. اما من فرزند سر به راهی نبودم. پس، بدون آنکه خانواده را در Read More …